شمایل نمایشی بدون شاکله ی روایی دومین اثر
مصطفی تقی زاده یعنی «زرد» را مجموعاً می توان فیلمی دانست که شمایل بایسته ی سبک اش را می شناسد و می داند چگونه آن ها را ظاهرسازی نمایشی کند، اما نمی تواند برای همین شمایل نمایشی، شاکله سازی روایی کند؛ به این معنا که با فیلمی جوانانه مواجهیم که این جوانی را در شمایل نمایشی همچون ریتم تند گفتار و رفتار، لحن چالشی پرسشگر و پرخاشجو، بیان غیرعُرفی و غیررسمی و اکت های پرانرژی معرفی می کند اما در شاکله سازی روایی همین جوانی، نمی تواند وارد دنیای شخصی هر کدام از این جوان ها شود و آن ها را با شناسه ها، حالات، آمال، حسرت ها و دغدغه هایشان، به مخاطب بشناساند؛ درست همانگونه که با فیلمی مثلاً جمعی مواجهیم که این جمعی بودن را در شمایل نمایشی همچون نماهای باز و میزانسن های دارای گستره ای که همه ی کاراکترهای ما توأمان در آن نمایش داده شوند معرفی می کند اما در شاکله سازی روایی برای این جمعی بودن، نمی تواند این جمع را چه به صورت تمرکزبخشی کامل روی تک تک کاراکترها و شخصیت پردازی هر کدام شان به مثابه یک شخصیت مستقل و کامل و یا چه به صورت نگاه به کل کاراکترها در قالب یک کلیت واحد و شخصیت پردازی بریده بریده هر کدامشان به مثابه شخصیت مکمل، شکل دهد.مصطفی تقی زاده در «زرد»، به وضوح می خواهد از طریق رقم زدن یک واقعه ی بزرگ به عنوان نقطه عطف اول فیلمنامه و شک سخن سینمایی...
ما را در سایت سخن سینمایی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : kavehfilma بازدید : 159 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1396 ساعت: 13:26